در اینجا مطالب منتخب وبلاگ بصورت لینک وار قرار می گیرد:
مطالب منتخب
بدست سروش پیری زنده دل
بدست سروش در دسته گوگل، مایرکروسافت، اخبار آی تی، بیل گیتس، بازگشت بیل گیتس
بیل گیتس به مایکروسافت بر میگردد!
طبق شایعات منتشر شده از چند منبع موثق، بیل گیتس بنیانگذار مایکروسافت قصد دارد دوباره به این شرکت بازگردد تا سکان این کشتی را دوباره در دستان خود بگیرد.
حدوداً سه سال از جدا شدن بیل گیتس از مایکروسافت میگذرد و از آن زمان تا کنون مدیریت اصلی این شرکت در دستان استیو بالمر بوده است. البته بالمر نیز مدیر نسبتاً موفقی بوده و در این زمان توانسته تغییراتی اساسی و مفیدی را ایجاد کند که از جمله آن میتوان به ساخت و معرفی ویندوز 8 و یا ویندوزفون اشاره کرد. اما با این وجود، حضور خود بیل گیتس قطعاً در موفقیت و حتی محبوبیت این شرکت در آینده نقش مهمی خواهد داشت.
از زمان مدیریت استیو بالمر، مایکروسافت نتوانسته موفقیت خیره کننده ای در هیچ زمینه ای بدست آورد ولی از طرف دیگر آنقدر هم ضعیف عمل نکرده است. حتی بسیار از کارشناسان معتقدند بالمر توانسته وضع مایکروسافت را با وجود رقبایی چون اپل و گوگل کمی از گذشته بهبود ببخشد اما تأخیر این شرکت در ورود به حوضه موبایل و تبلت و از طرف دیگر موفقیت چشم گیر اپل و گوگل، باعث نارضایتی بسیار از طرفداران مایکروسافت شده است.
بسیاری معتقدند که از زمان جدا شدن گیتس، مایکروسافت کمبود استراتژی داشته است هرچند کارهایی چون یکپارچه سازی پی سی ها، تبلت ها و اسمارتفون ها خود یک استراتژی بسیار مهم برای این شرکت قلمداد میشود، اما کارشناسان بر این باورند که مایکروسافت در ساخت و تولید محصولات انقلابی کند عمل میکند و همیشه در حال تعقیب ایده های دیگران است. برای همین نیز گیتس قصد دارد دوباره مدیریت این شرکت بزرگ را در دست بگیرد تا شاید بتواند اوضاع را کمی سر و سامان دهد.
این شایعه که گیتس به مایکروسافت بر خواهد گشت، توسط یک مدیر بلند پایه از طرف یکی از نزدیکان گیتس نقل شده است. البته این شایعات در بسیاری از موارد نادرست از آب در خواهند آمد اما اگر واقعاً گیتس به مایکروسافت برگردد، حد اقل میتوان امید داشت که وضع از آنچه که هست بدتر نخواهد شد.
منبع:http://ostovarit.com/
بدست سروش در دسته امنیت، اخبار آی تی، هک، مقالات هک و امنیت
سرقت 38000 ایمیل از اکانت مامور ویژه آمریکایی توسط گروه Anonymous
فکر می کنید حسابی مراقب امنیت اطلاعات شخصی و کاری تان هستید؟ اکانت های ایمیل تان حسابی امن هستند و از رمزهای عبور خوبی بهره می برید؟ سوالات امنیتی و شیوه های بازیابی را چک کرده اید؟ امنیت سیستم عامل و نرم افزارهای تان اطمینان بخش است؟ پس این داستان را بخوانید:
افسران اجرایی قانون و هکرهای کلاه سفیدی که برای دولت کار می کنند، یا اینکه برای شرکت های خصوصی طرف قرارداد دولت، کار می کنند، یکی از اجتماعات مورد علاقه هکرها و به خصوص قهرمان فعلی آنها، گروه Anonymous یا «بی نام و نشان» هستند (بعدا درباره این گروه بیشتر صحبت می کنیم). آخرین نفری هم که به تازگی از این اجتماع دوست داشتی مورد هدف قرار گرفته، فرد باکلاگان، مامور ویژه ارشد واحد بازرسی جرایم کامپیوتری دادگستری کالیفرنیا است.
مثل اینکه گروه انونیموس دستش را دراز کرده و بیش از 38000 ایمیل خصوصی بازرس ویژه را که شامل جزئیاتی از مباحث تکنیکی مربوط به دادگاه، صورتجلسه های بازجویی و برخی اطلاعات بسیار خصوصی زندگی شخصی وی بوده را به دست آورده است. علاوه بر این آدرس خانه و شماره تلفن های آقای بازرس هم فاش شده اند.
آنها توانسته اند به دو اکانت جیمیل وی دست پیدا کرده و اطلاعات آنها را سرقت کنند. علاوه بر این به چند ده لاگ مربوط به صندوق پست صوتی، پیامک ها، هیستوری گوگل وی دست یافته و به پیام های خصوصی وی هم گوش داده اند از اکانت گوگل ویس وی استفاده کرده اند تا با ارسال پیام به دوستان و خانواده اش بگویند که وی تا چه اندازه انسان خودخواهی است.
این گروه می گوید: «شاید جالب ترین چیزی که در این میان یافت می شد، ایمیل های داخلی IACIS بود که از سال 2005 تا 2011 در جیمیل آرشیو شده بودند و شامل جزئیات شیوه ها و تاکتیک های استفاده شده در واحدهای جرایم سایبری برای جمع آوری شواهد، برخورد در بازجویی ها و شیوه دستگیری ها است.» حال این گروه از تمامی کسانی که تا به حال به دلیل جرایم کامپیوتری و اینترنتی در آمریکا دستگیر شده اند، دعوت کرده طبق این اسناد جدید در اینترنت دور هم جمع شده و به بحث و تبادل نظر بپردازند!
انونیموس می گوید: «بحث های زیادی درباره استفاده از نرم افزارEnCase forensic، کوشش برای شکستن رمزنگاری درایوهای تروکریپت، سرقت ترافیک وایرلس با ماشین های نظارت و مراقبت متحرک وجود دارد. و شاید مهمتر از اینها، سوالات بسیار زیادی برای شیوه های امن استفاده از اینترنت و کامپیوتر وجود دارد که مردم چیزی درمورد آنها نمی دانند، مانند استفاده از نرم افزارها و پروتکل های ابتدایی مانند FTP».
خب، حالا نظرتان درباره امنیت کامپیوتر و اطلاعات تان چیست؟ پیشنهاد می کنم با وسواس بیشتری همه چیز را دوباره چک کنید.
منبع: نگهبان
بدست سروش در دسته اخبار آی تی، جنبش نرمافزار آزاد، لینوکس
متن کامل مصاحبه استالمن با شبکه Russia Today
ریچارد استالمن، پایهگذار جنبش نرمافزار آزاد، به تازگی مصاحبهای با شبکه تلویزیونی Russia Today انجام داده که مشروح آن در ادامه آمده است.
در این مصاحبه، استالمن به سوالاتی درباره تعریف آزادی نرمافزار، اوپنسورس (متنباز)، امنیت اطلاعات شخصی، فیسبوک، حق اختراعهای نرمافزاری و … پاسخ داده است.
این دو شبکه به کاربران خیانت میکنند. به عنوان مثال با درخواست از کاربران برای نوشتن نام واقعی. این سیاست، برخی افراد را به خطر میاندازد. بنابراین نباید از این شبکهها استفاده کنید. اما فیسبوک بدیهای فراوانِ دیگری هم دارد.
فیسبوک نظارت و پایش عمومی انجام میدهد. اگر بر روی صفحهای دکمه Like وجود داشته باشد فیسبوک میداند که چه کسانی آن صفحه را دیدهاند. فیسبوک میتواند آدرس IP رایانهای که آن صفحه را مرور کردهاست به دست آورد حتی اگر شخص بازدیدکننده کاربر فیسبوک نباشد. پس هنگامی که چند صفحه وب با دکمه Like را مرور میکنید فیسبوک میداند که آنها را بازدید کردهاید، حتی اگر نداند که شما واقعا که هستید.
نرمافزار آزاد همانگونه که از اسمش پیداست در حوزه رایانش به شما آزادی میدهد. یعنی میتوانید بر روی رایانش خود کنترل داشته باشید. و این یعنی کاربران به صورت فردی و جمعی بر رایانش خود تسلط خواهند داشت. به طور خاص نرم افزار آزاد به کاربران امکان میدهد خود را از ویژگیهای مخربی که ممکن است در نرمافزار انحصاری وجود داشته باشد حفاظت کنند.
نرمافزار آزاد به خودی خود در بقیه حوزههای زندگی به شما آزادی نمیبخشد. برای به دست آوردن آن آزادیها باید بجنگید. اما حقهای مختلفِ بشر از یکدیگر پشتیبانی میکنند. در زمانهای که بخش بزرگی از آنچه انجام میدهیم با رایانه انجام میشود، اگر در رایانشِِ خود آزادی نداشته باشیم دفاع از آزادی یا به دست آوردن آن در بقیه حوزهها سختتر خواهد شد. اگر دستهای از حقوق خود را از دست بدهید مراقبت از بقیه آنها سختتر میشود.
در سال 1993 من جنیش نرمافزار آزاد را شروع کردم، به عنوان پویشی برای آزادی. در دهه نود، سیستمعامل گنو+لینوکس گسترش پیدا کرد و عده زیادی از مردم شروع به استفاده و تعریف و تمجید از گنولینوکس کردند، اما فقط به خاطر برتریهای عملی و کاربردی آن. آنها به آزادی فکر نکردند. در نتیجه، در جامعه نرمافزار آزاد دو جهتگیری سیاسی شکل گرفت، یک طرف ما، یعنی جنبش نرمافزار آزاد که بر آزادی تاکید میکردیم و در سمت دیگر گروهی که میگفتند ما نرمافزار آزاد را دوست داریم، اما به اخلاقیات آن اهمیت نمیدهیم. پس بحثی بین این دو گروه درگرفت. در 1998، گروه مقابل اصطلاح «اوپن سورس» را خلق کرد، تا کاری کند که ما به فراموشی سپرده شویم. آنها دیدند که از ما بیشترند، میتوانند این را بگویند و میتوانند هیچگاه هیچ مساله اخلاقیای را مطرح نکنند و در نتیجه ما هرگز دیده نخواهیم شد. و این حربه آنها تقریبا موفق بود. دلیل اینکه کاملا موفق نشدند این بود که ما در جنبش نرمافزار آزاد به سختی تلاش کردیم تا دیدگاههایمان را به گوش دنیا برسانیم. بنابراین، «اوپن سورس» مدافع آن ایدههاست، آنها کمابیش از همان نرمافزاری حرف میزنند که ما از آن سخن میگوییم، اما با یک فلسفه کاملا متفاوت. و در همین فلسفه است که من با آنها اختلاف دارم.
چرا استفاده از نسخههای غیرقانونی یک برنامه انحصاری بد است؟ زیرا آن برنامه انحصاری است! بنابراین یک کپی غیرقانونی تقریبا به همان اندازهای بد است که یک کپی قانونی از آن برنامه. هر دو آنها بد هستند چون هر دو انحصاری هستند. کاربر بر روی آنها کنترل ندارد. اگر به سازنده برنامه پول بدهید، کار حتی بدتری کردهاید، چون دارید به خاطر این قصور به او پاداش میدهید. به همین دلیل نسخه قانونی برنامه بدتر است. اما هر دو (نسخه قانونی و غیرقانونی) بد هستند چون هر دو نرمافزار انحصاری هستند. اگر آزادی میخواهید، باید از شر هر دو آنها خلاص شوید، چون هر دو آنها شما را کنترل میکنند. وقتی مردم فکر کنند مساله فقط پول است، ممکن است فکر کنند اجرای نسخههای غیرمجاز راه خوبی برای پسانداز کردن است. و از سوی دیگر کسی که فکر میکند مهمترین مساله در دنیا این است که آن برنامهنویس شیطان صفت پول بیشتری دربیاورد، خواهد گفت نسخههای غیرقانونی بد است چون آن برنامهنویس کذایی به این شیوه پولی کاسب نخواهد شد. اما من به پول اهمیت نمیدهم، چه در حالت اول و چه در حالت دوم. من فقط میگویم این برنامهنویس بد نباید برنامه انحصاری بنویسد چون او دارد آزادی مردم را میگیرد. و شما نباید از آن برنامه استفاده کنید، چون آزادی شما را میگیرد.
من از چنین برنامههایی استفاده نمی کنم. اگر شما به من یک نسخه قانونی از یک برنامه انحصاری بدهید و به من یک میلیون دلار پیشنهاد کنید تا آن را قبول کنم، باز هم آن را قبول نخواهم کرد، مگر اینکه بتوانم فوراً آن را دور بیاندازم. بله! اگر بتوانم 1 میلیون دلار را بگیرم و برنامه را دور بیاندازم، آنگاه پیشنهاد شما را خواهم پذیرفت.
باید اشاره کنم که نوآوری برای من بالاترین ارزش نیست. بالاترین ارزش برای من حقوق بشر است. بنابراین نمیخوام وارد آن گفتمانی شوم که نوآوری را هدف اصلی و اولیه میداند. با این حال، فکر می کنم با وجود حقوق ثبت اختراع یا patent ها ایالات متحده تبدیل به مکان خطرناکی برای برنامهنویسی، و نوشتن برنامههای نوآورانه شده است. هنگامی که برنامهای نوآورانه است، یعنی ایدههای جدیدی در آن وجود دارد. اما چنین برنامهای ایدههای شناختهشدهای هم در خود خواهد داشت. یک برنامه بزرگ هزاران ایده را با هم ترکیب میکند. بنابراین اگر ایدههای جدیدی دارید و میخواهید از آنها استفاده کنید، برای استفاده از آنها باید آنها را با ایدههای فراوانی که کاملا شناختهشده هستند ترکیب کنید. و اگر به خاطر patent شدن آن ایدهها اجازه استفاده از آنها را نیابید، نمیتوانید ایدههای جدید خود را استفاده کنید.
در حوزه نرمافزار اصلا نباید حق ثبت اختراع وجود داشته باشد. این برای توسعهدهندگان و کاربران خطرناک است که به patentها اجازه دهند در کارشان دخالت کنند.
چرا نگران باشیم؟ این به اصطلاح صنعت که ابزارهایی برای تحت سلطه قرار دادن کاربران میسازد چه حُسنی دارد؟ من هرگز از برنامههای غیرآزاد استفاده نخواهم کرد! من تلاشهای خودم را وقف دوری گزیدن از آن کردهام. بنابراین اگر ساختن چنین برنامههایی را متوقف کنند بسیار عالی خواهد بود! امیدوارم چنین کاری بکنند. امیدوارم روزی برسد که دیگر کسی برنامه غیر آزاد ننویسد.
اعتراضات Anonymous عمدتا به این صورت است که عده زیادی از افراد فرمانهای زیادی برای یک وبسایت ارسال میکنند و سایت از اداره کردن این تعداد درخواست عاجز میماند. این درست مانند آن است جمع زیادی از مردم به مقابل درب ورودی یک ساختمان بروند و در خیابان تظاهرات کنند. چنین کاری اساسا مشروع است. و هنگامی که کسانی به این کار اعتراض میکنند بیایید ببینیم آنها که هستند و چکارهاند. معمولا آنها کسانی هستند که خود کارهای بسیار بدتری انجام میدهند.
من کمابیش با مواضع آنها موافقم و خوشحالم که میبینم چنین مسائلی تبدیل به موضوعات انتخاباتی شدهاند. من الزاما احزاب Pirate را تایید نمیکنم چرا که برای تایید آنها باید همه احزاب دیگر را هم بشناسم و اینها به نظر من تنها موضوعاتی نیستند که اهمیت دارند. برای نمونه، تعیین مرز برای گرمایش زمین اهمیت فوقالعادهای دارد. بسیاری از احزاب Pirate موضعی در قبال این مساله ندارد. به همین خاطر شاید به جای آنها از یک حزب سبز حمایت کنم.
فکر می کنم از نظر تئوریک ایده خوبی باشد، اگر بتوانید آنها را بدون برنامههای انحصاری اجرا کنید. اگر من برای وصل شدن به کسی مجبور باشم از برنامهای انحصاری استفاده کنم، وصل نخواهم شد. اما سوال بزرگ این است که آیا این شبکههای باز دروازهای برای دسترسی به اینترنت خواهند بود یا خیر، چون اگر نباشند، برای شما خیلی مفید نخواهند بود. اگر قرار باشد به عدهای از مردم که در نزدیکی شما هستند وصل شوید، باید پرسید چند درصد آنها را میشناسید؟ و چند درصد از کسانی که میشناسید در نزدیکی شما زندگی میکنند؟
نه بیشتر از بقیه کشورها. من فکر میکنم هر نوعی از کنترل جهانی بر روی اینترنت خطرناک است. زیرا میتوانیم پیشبینی کنیم که آنچنان کنترلی منافع اَبَرشرکتها را تامین خواهد کرد و باعث تجاوز به حقوق بشر خواهد شد.
من امیدوارم شرکتها به نرمافزار آزاد روی بیاورند، به خاطر خودشان. اما به آنها برای این کار اصرار نخواهم کرد. زیرا این با این کار استفاده درستی از وقتم نکردهام. اگر کسی مایل نیست به من گوش دهد، بهتر است با کس دیگری سخن بگویم.
این عمدتا به خاطر برخی تصمیمهای کلان آنها در طراحی است که باعث ایجاد آسیبپذیری شده است. نمیدانم چرا چنین تصمیماتی گرفتند. من نمیتوانم بگویم آنها این تصمیمات را برای ایجاد همین آسیبپذیری ها گرفتند، مطمئنم استدلالهای دیگران در مورد اینکه آن تصمیمات منجر به ایجاد آسیبپذیری خواهد شد را شنیدهبودند، زیرا خیلی از افراد از مدتها قبل این را میدانستند.
این مسالی از ویژگیهای مخرب برنامههای غیرآزاد است. آن تلفنهای همراه، بر روی خود نرمافزارهای غیر آزاد دارند و بنابراین تعجبی ندارد که ویژگیهای مخرب داشته باشند. رایجترین و پرکاربردترین برنامههای غیرآزاد هم چنین ویژگیهایی دارند.
دریافت ویدیوی مصاحبه 89.4MB با قالب MP4
بدست سروش در دسته اپل، استیو جابز، apple، اخبار آی تی، فیلم استیو جابز
بازیگر نقش "استیو جابز" کیست + عکس
«جورج کلونی» بیشترین شانس را برای ایفای نقش استیو جابز در فیلم زندگی او دارد.
ایسنا: «جورج کلونی»، بازیگر سرشناس هالیوود به احتمال زیاد نقش «استیو جابز»، بنیانگذار شرکت "اپل" را در فیلم زندگی او بازی خواهد کرد.
پس از درگذشت «استیو جابز»، از بنیانگذاران شرکت "اپل" در ماه گذشته، کمپانی فیلم سونی حق ساخت فیلمی براساس زندگی این نابغه دنیای تکنولوژی را خریداری کرد.
«آرون سورکین» که با نگارش فیلمنامه «شبکه اجتماعی» برنده جایزه اسکار شد، فیلمنامه این پروژه را بر اساس کتاب شرححال استیو جابز نوشته «والتر ایساکسون» خواهد نوشت.
به گزارش دیجیتال اسپای، «جورج کلونی» بیشترین شانس را برای ایفای نقش استیو جابز در فیلم زندگی او دارد.
کلونی 50 ساله با فیلم «عید مارس» که در افتتاحیه جشنواره ونیز امسال اکران جهانی شد، از کاندیدای جدی جوایز اسکار امسال محسوب میشود که علاوهبر کارگردانی این فیلم، در مقابل دوربین هم به ایفای نقش پرداخته است. این فیلم زندگی سیاسی سخنگوی مطبوعاتی یک کاندیدای انتخاباتی را به تصویر میکشد که در جریان رقابتهای انتخاباتی با خیانتها و حقههای انتخاباتی این کاندید مواجه میشود و به همین دلیل درگیر اتفاقاتی ناخواسته میشود.
کلونی وی در خانوادهای معروف در زمینه تجارت و هنر به دنیا آمد. پدرش، نیک کلونی، مجری رادیو و تلویزیون بود.
خانواده جورج از کاتولیکهای بسیار متعصب بودند و همه مسائل و احکام دین خود را رعایت میکردند و جورج در چنین خانوادهای پرورش یافت.
دوران دبستان و دبیرستان خود را در لکسینگتون گذراند و برای تحصیلات دانشگاهی به شمال کنتاکی رفت، او علاقه زیادی به درس و تحصیل نداشت و همیشه بهانهای میآورد تا بار مسوولیت درس خواندن فرار کند.
در کلاسهای دانشگاهی خود شرکت نمیکرد. علاقه او به کار در خرید و فروش اجناس و کالاها را در آنجا بگذراند و خرید و فروش که البته به کار در رادیو و تلویزیون نیز گرایش داشت.
پس از پایان تحصیلات توسط پدرش به کار گویندگی در تلویزیون مشغول شد که اولین کارش محسوب میشد در همان زمان پسرخالهاش میکل فریر به لکسینگتون آمده بود تا در آنجا فیلم کوتاهی درباره اسبهای مسابقهای تهیه کند، به جورج هم نقش کوچکی داد.
به این ترتیب جورج وارد عرصه بازیگری شد و با ایفای نقش هر چند کوچش استعداد خود را در این زمینه نشان داد. از سویی دیگر با کار در تلویزیون توانست راه خود را در رشته بازیگری باز کند و اولین نقش خود را در سریال تلویزیونی اتاق اورژانس که ازبرنامههای پربیننده تلویزیون آمریکا بود اجراکرد و مورد توجه همگان قرار گرفت.
وی در سال 1982 راهی لس آنجلس شد اما یک سال بیکار بود. اولین کار رسمی او در لس آنجلس، کار در شرکت تجاری ژاپنی پاناسونیک بود.
در سال 1984 جورج کار سینما را با اجرای نقشی کم اهمیت در فیلمی بازی کرد که حتی به مرحله پخش نرسید اما توجه تهیه کنندگان را به خود جلب کرد.
او دلسرد نشد بلکه به بازی در فیلم های سینمایی علاقمند شده بود و احساس می کرد اگر پا در این عرصه بگذارد به موفقیت دست می یابد او با قیافهای جدی، مصمم و خوش تیپی که داشت نظر کارگردانان را به خود جلب کرد.
جورج از اینکه توانسته بود راهی به سینما پیدا کند، بسیار خوشحال بود. بازی او در فیلمهای «یک روز خوب با خارج از دید» در کنار جنیفر لوپز در سال 1998، «از طلوع تا غروب»، «ای برادر کجایی و طوفان کامل» که اکثر موضوعشان درباره دزدی و پلیسی بود او را به بالاترین درجات موفقیت و شهرت رساند.
وی در سال 2006 با فیلم «سیریانا» برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد و با فیلم «شب بخیر و موفق باشید» نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردانی بود.
بدست سروش در دسته گوگل پلاس، اخبار آی تی، فیس بوک، شبکه های اجتماعی
نفوذ پذیری 80% فیس بوک در برابر پروفایل های جعلی
محققان bot های شبکه اجتماعی را ساختند تا آزمایش کنند و ببینند چه تعداد از کاربران فیس بوک با آنها دوست می شوند.
به گزارش بخش خبر شبکه فن آوری اطلاعات ایران از IT World، محققان دانشگاه کلمبیا بیان می دارند که مکانیسم های شناسایی حساب جعلی فیس بوک با کمک ابزارهای اتومات 80% مواقع با شکست مواجه می شوند.
این تیم تحقیقاتی که شبکه ای متشکل از 102 بوت است را به منظور تقلید رفتار انسان ها بر روی شبکه های اجتماعی طراحی نموده اند و آن را با هدف دوست شدن با هر تعداد ممکن از کاربران و جمع آوری اطلاعات خصوصی آنها منتشر نموده اند.
این محققان کل فرآیند ایجاد حساب را به کمک این botها اتومات نموده اند؛ ایجاد حساب کاربری بر روی یک شبکه اجتماعی آنلاین، فراهم آوردن یک آدرس ایمیل فعال، ایجاد یک پروفایل کاربر و غیره.
به گفته محققان ایجاد bot، نوع جدید حمله نیست، پیش از این نیز بدافزارهایی نظیر Koobface از حساب هایی برای پاکسازی و اسپم لینک های بدخواه بهره می بردند، اما هدف از ایجاد این bot مجبور ساختن فیس بوک برای گسترش و بهبود مکانیسم های شناسایی تخصصی تر است.
محققان دانشگاه کلمبیا بر ناکارآمد بودن سیستم های شناسایی فیس بوک تاکید می کنند و این تحقیق که bot ها موفق به ارسال درخواست دوستی برای 5053 نفر کاربر تصادفی شده اند، اثبات چنین ادعایی است.
در طی اجرای این تحقیق، سیستم حفاظت در زمان واقعی فیس بوک تنها توانست فقط 20 مورد از 100 پروفایل جعلی را مسدود نماید.
نتایج این تحقیقات نشان داد که شبکه های اجتماعی آنلاینی نظیر فیس بوک تا 80 درصد قابلیت نفوذ پذیری دارند و این به میزان زیادی بستگی به نحوه تنظیمات امنیتی کاربر دارد.
بدست سروش در دسته اپل، استیو جابر، apple، اخبار آی تی
"دانیه الجندلی" یکی از نزدیکان استیو جابز موسس شرکت آمریکایی اپل که چندی پیش درگذشت، می گوید که جابز از نسل رسول گرامی(ص) است و اسم واقعی او "مصعب عبد الفتاح الجندلی " است.
روزنامه " الدستور المصریه" به نقل از دانیه اعلام می کند که شجره نامه استیو جابز نشان می دهد که نسل وی به پیامبر اکرم (ص) و امام حسین(ع) بر می گردد.
این زن سوری می گوید که پدر جابز پسر عموی پدرش است و نسب پدر آنها به رسول گرامی اسلام می رسد و این شجره نامه در منزل آل الجندلی الرفاعی در شهر حمص سوریه موجود است.
دانیه درباره ازدواج پدر جابز می گوید که عبد الفتاح الجندلی پدر جابز در دانشگاه آمریکایی بیروت درس خواند و سپس از از آنجا به دانشگاه هاروارد امریکا رفت، اما پس از اتمام تحصیلاتش به همراه همسر آمریکایی اش یعنی مادر استیو جابز و منی اسمبسون به شهرش حمص بازگشت.
وی در ادامه افزود: اما اقامت وی در این شهر دو ماه بیشتر طول نکشید و به دلیل ناسازگاری با جامعه خود بار دیگر به امریکا بازگشت و پس از آن دیگر به سوریه بازنگشت.
دانیه تاکید کرد که منی اسمبسون خواهر جابز دو سال گذشته از شهر حمص بازدید کرد و با خانواده و همه خاندان آل الجندلی- الرفاعی دیدار کرد.
منبع: نورپرتال