در اینجا مطالب منتخب وبلاگ بصورت لینک وار قرار می گیرد:
مطالب منتخب
بدست سروش پیری زنده دل
بدست سروش در دسته اخبار آی تی، جنبش نرمافزار آزاد، لینوکس
متن کامل مصاحبه استالمن با شبکه Russia Today
ریچارد استالمن، پایهگذار جنبش نرمافزار آزاد، به تازگی مصاحبهای با شبکه تلویزیونی Russia Today انجام داده که مشروح آن در ادامه آمده است.
در این مصاحبه، استالمن به سوالاتی درباره تعریف آزادی نرمافزار، اوپنسورس (متنباز)، امنیت اطلاعات شخصی، فیسبوک، حق اختراعهای نرمافزاری و … پاسخ داده است.
این دو شبکه به کاربران خیانت میکنند. به عنوان مثال با درخواست از کاربران برای نوشتن نام واقعی. این سیاست، برخی افراد را به خطر میاندازد. بنابراین نباید از این شبکهها استفاده کنید. اما فیسبوک بدیهای فراوانِ دیگری هم دارد.
فیسبوک نظارت و پایش عمومی انجام میدهد. اگر بر روی صفحهای دکمه Like وجود داشته باشد فیسبوک میداند که چه کسانی آن صفحه را دیدهاند. فیسبوک میتواند آدرس IP رایانهای که آن صفحه را مرور کردهاست به دست آورد حتی اگر شخص بازدیدکننده کاربر فیسبوک نباشد. پس هنگامی که چند صفحه وب با دکمه Like را مرور میکنید فیسبوک میداند که آنها را بازدید کردهاید، حتی اگر نداند که شما واقعا که هستید.
نرمافزار آزاد همانگونه که از اسمش پیداست در حوزه رایانش به شما آزادی میدهد. یعنی میتوانید بر روی رایانش خود کنترل داشته باشید. و این یعنی کاربران به صورت فردی و جمعی بر رایانش خود تسلط خواهند داشت. به طور خاص نرم افزار آزاد به کاربران امکان میدهد خود را از ویژگیهای مخربی که ممکن است در نرمافزار انحصاری وجود داشته باشد حفاظت کنند.
نرمافزار آزاد به خودی خود در بقیه حوزههای زندگی به شما آزادی نمیبخشد. برای به دست آوردن آن آزادیها باید بجنگید. اما حقهای مختلفِ بشر از یکدیگر پشتیبانی میکنند. در زمانهای که بخش بزرگی از آنچه انجام میدهیم با رایانه انجام میشود، اگر در رایانشِِ خود آزادی نداشته باشیم دفاع از آزادی یا به دست آوردن آن در بقیه حوزهها سختتر خواهد شد. اگر دستهای از حقوق خود را از دست بدهید مراقبت از بقیه آنها سختتر میشود.
در سال 1993 من جنیش نرمافزار آزاد را شروع کردم، به عنوان پویشی برای آزادی. در دهه نود، سیستمعامل گنو+لینوکس گسترش پیدا کرد و عده زیادی از مردم شروع به استفاده و تعریف و تمجید از گنولینوکس کردند، اما فقط به خاطر برتریهای عملی و کاربردی آن. آنها به آزادی فکر نکردند. در نتیجه، در جامعه نرمافزار آزاد دو جهتگیری سیاسی شکل گرفت، یک طرف ما، یعنی جنبش نرمافزار آزاد که بر آزادی تاکید میکردیم و در سمت دیگر گروهی که میگفتند ما نرمافزار آزاد را دوست داریم، اما به اخلاقیات آن اهمیت نمیدهیم. پس بحثی بین این دو گروه درگرفت. در 1998، گروه مقابل اصطلاح «اوپن سورس» را خلق کرد، تا کاری کند که ما به فراموشی سپرده شویم. آنها دیدند که از ما بیشترند، میتوانند این را بگویند و میتوانند هیچگاه هیچ مساله اخلاقیای را مطرح نکنند و در نتیجه ما هرگز دیده نخواهیم شد. و این حربه آنها تقریبا موفق بود. دلیل اینکه کاملا موفق نشدند این بود که ما در جنبش نرمافزار آزاد به سختی تلاش کردیم تا دیدگاههایمان را به گوش دنیا برسانیم. بنابراین، «اوپن سورس» مدافع آن ایدههاست، آنها کمابیش از همان نرمافزاری حرف میزنند که ما از آن سخن میگوییم، اما با یک فلسفه کاملا متفاوت. و در همین فلسفه است که من با آنها اختلاف دارم.
چرا استفاده از نسخههای غیرقانونی یک برنامه انحصاری بد است؟ زیرا آن برنامه انحصاری است! بنابراین یک کپی غیرقانونی تقریبا به همان اندازهای بد است که یک کپی قانونی از آن برنامه. هر دو آنها بد هستند چون هر دو انحصاری هستند. کاربر بر روی آنها کنترل ندارد. اگر به سازنده برنامه پول بدهید، کار حتی بدتری کردهاید، چون دارید به خاطر این قصور به او پاداش میدهید. به همین دلیل نسخه قانونی برنامه بدتر است. اما هر دو (نسخه قانونی و غیرقانونی) بد هستند چون هر دو نرمافزار انحصاری هستند. اگر آزادی میخواهید، باید از شر هر دو آنها خلاص شوید، چون هر دو آنها شما را کنترل میکنند. وقتی مردم فکر کنند مساله فقط پول است، ممکن است فکر کنند اجرای نسخههای غیرمجاز راه خوبی برای پسانداز کردن است. و از سوی دیگر کسی که فکر میکند مهمترین مساله در دنیا این است که آن برنامهنویس شیطان صفت پول بیشتری دربیاورد، خواهد گفت نسخههای غیرقانونی بد است چون آن برنامهنویس کذایی به این شیوه پولی کاسب نخواهد شد. اما من به پول اهمیت نمیدهم، چه در حالت اول و چه در حالت دوم. من فقط میگویم این برنامهنویس بد نباید برنامه انحصاری بنویسد چون او دارد آزادی مردم را میگیرد. و شما نباید از آن برنامه استفاده کنید، چون آزادی شما را میگیرد.
من از چنین برنامههایی استفاده نمی کنم. اگر شما به من یک نسخه قانونی از یک برنامه انحصاری بدهید و به من یک میلیون دلار پیشنهاد کنید تا آن را قبول کنم، باز هم آن را قبول نخواهم کرد، مگر اینکه بتوانم فوراً آن را دور بیاندازم. بله! اگر بتوانم 1 میلیون دلار را بگیرم و برنامه را دور بیاندازم، آنگاه پیشنهاد شما را خواهم پذیرفت.
باید اشاره کنم که نوآوری برای من بالاترین ارزش نیست. بالاترین ارزش برای من حقوق بشر است. بنابراین نمیخوام وارد آن گفتمانی شوم که نوآوری را هدف اصلی و اولیه میداند. با این حال، فکر می کنم با وجود حقوق ثبت اختراع یا patent ها ایالات متحده تبدیل به مکان خطرناکی برای برنامهنویسی، و نوشتن برنامههای نوآورانه شده است. هنگامی که برنامهای نوآورانه است، یعنی ایدههای جدیدی در آن وجود دارد. اما چنین برنامهای ایدههای شناختهشدهای هم در خود خواهد داشت. یک برنامه بزرگ هزاران ایده را با هم ترکیب میکند. بنابراین اگر ایدههای جدیدی دارید و میخواهید از آنها استفاده کنید، برای استفاده از آنها باید آنها را با ایدههای فراوانی که کاملا شناختهشده هستند ترکیب کنید. و اگر به خاطر patent شدن آن ایدهها اجازه استفاده از آنها را نیابید، نمیتوانید ایدههای جدید خود را استفاده کنید.
در حوزه نرمافزار اصلا نباید حق ثبت اختراع وجود داشته باشد. این برای توسعهدهندگان و کاربران خطرناک است که به patentها اجازه دهند در کارشان دخالت کنند.
چرا نگران باشیم؟ این به اصطلاح صنعت که ابزارهایی برای تحت سلطه قرار دادن کاربران میسازد چه حُسنی دارد؟ من هرگز از برنامههای غیرآزاد استفاده نخواهم کرد! من تلاشهای خودم را وقف دوری گزیدن از آن کردهام. بنابراین اگر ساختن چنین برنامههایی را متوقف کنند بسیار عالی خواهد بود! امیدوارم چنین کاری بکنند. امیدوارم روزی برسد که دیگر کسی برنامه غیر آزاد ننویسد.
اعتراضات Anonymous عمدتا به این صورت است که عده زیادی از افراد فرمانهای زیادی برای یک وبسایت ارسال میکنند و سایت از اداره کردن این تعداد درخواست عاجز میماند. این درست مانند آن است جمع زیادی از مردم به مقابل درب ورودی یک ساختمان بروند و در خیابان تظاهرات کنند. چنین کاری اساسا مشروع است. و هنگامی که کسانی به این کار اعتراض میکنند بیایید ببینیم آنها که هستند و چکارهاند. معمولا آنها کسانی هستند که خود کارهای بسیار بدتری انجام میدهند.
من کمابیش با مواضع آنها موافقم و خوشحالم که میبینم چنین مسائلی تبدیل به موضوعات انتخاباتی شدهاند. من الزاما احزاب Pirate را تایید نمیکنم چرا که برای تایید آنها باید همه احزاب دیگر را هم بشناسم و اینها به نظر من تنها موضوعاتی نیستند که اهمیت دارند. برای نمونه، تعیین مرز برای گرمایش زمین اهمیت فوقالعادهای دارد. بسیاری از احزاب Pirate موضعی در قبال این مساله ندارد. به همین خاطر شاید به جای آنها از یک حزب سبز حمایت کنم.
فکر می کنم از نظر تئوریک ایده خوبی باشد، اگر بتوانید آنها را بدون برنامههای انحصاری اجرا کنید. اگر من برای وصل شدن به کسی مجبور باشم از برنامهای انحصاری استفاده کنم، وصل نخواهم شد. اما سوال بزرگ این است که آیا این شبکههای باز دروازهای برای دسترسی به اینترنت خواهند بود یا خیر، چون اگر نباشند، برای شما خیلی مفید نخواهند بود. اگر قرار باشد به عدهای از مردم که در نزدیکی شما هستند وصل شوید، باید پرسید چند درصد آنها را میشناسید؟ و چند درصد از کسانی که میشناسید در نزدیکی شما زندگی میکنند؟
نه بیشتر از بقیه کشورها. من فکر میکنم هر نوعی از کنترل جهانی بر روی اینترنت خطرناک است. زیرا میتوانیم پیشبینی کنیم که آنچنان کنترلی منافع اَبَرشرکتها را تامین خواهد کرد و باعث تجاوز به حقوق بشر خواهد شد.
من امیدوارم شرکتها به نرمافزار آزاد روی بیاورند، به خاطر خودشان. اما به آنها برای این کار اصرار نخواهم کرد. زیرا این با این کار استفاده درستی از وقتم نکردهام. اگر کسی مایل نیست به من گوش دهد، بهتر است با کس دیگری سخن بگویم.
این عمدتا به خاطر برخی تصمیمهای کلان آنها در طراحی است که باعث ایجاد آسیبپذیری شده است. نمیدانم چرا چنین تصمیماتی گرفتند. من نمیتوانم بگویم آنها این تصمیمات را برای ایجاد همین آسیبپذیری ها گرفتند، مطمئنم استدلالهای دیگران در مورد اینکه آن تصمیمات منجر به ایجاد آسیبپذیری خواهد شد را شنیدهبودند، زیرا خیلی از افراد از مدتها قبل این را میدانستند.
این مسالی از ویژگیهای مخرب برنامههای غیرآزاد است. آن تلفنهای همراه، بر روی خود نرمافزارهای غیر آزاد دارند و بنابراین تعجبی ندارد که ویژگیهای مخرب داشته باشند. رایجترین و پرکاربردترین برنامههای غیرآزاد هم چنین ویژگیهایی دارند.
دریافت ویدیوی مصاحبه 89.4MB با قالب MP4