به نام او...
بیوگرافی حمیرا
----------------
نام اصلی ایشان پروانه امیرافشاری میباشد. ایشان متولد اسفند ماه سال ???? در
شهر تهران میباشند. وی از خانواده بانفوذ و سرشناس امیرافشاری که اصالتی
آذری دارند میباشد. پدر ایشان صاحب ??? شهر و روستا در منطقه شرق ایران و
توابع طالقان بودند. از همان کودکی حمیرا خانه آنها به افتخار افراد بانفوذ حکومتی
شاهد مراسم بزرگ با حضور هنرمندان نامی آن زمان مثل قمرالملوک وزیری، روح
انگیز، بنان، ملوک ضرابی و ... بود که همین انگیزه اولیه دختر خانواده برای رو آوری
به آواز شد. حمیرا به دور از چشم پدر و با تشویق همسر روشن فکر و تازه از آلمان
بازگشته خود با نام نویسی در تست صدا در شورای رادیو آن زمان حیرت و تحسین
اعضا شورا را سبب شد و پس از آن تحت تعلیم استاد علی تجویدی و بانو ملوک
ضرابی قرار گرفت. وی دو سال بعد در سن ?? سالگی به یک خواننده تمام عیار
تبدیل شد.
در همان سن آوازی را در دستگاه سه گاه با آهنگسازی علی تجویدی و شعری از
رهی معیری به نام صبرم عطا کن را اجرا کردند که در کتاب ترانههای ماندگار این اثر
به ثبت رسیده است.
وی به علت مخالفت پدر با نام مستعار حمیرا فعالیت خود را آغاز کرد اما پدر وی
صدای دختر خود را میشناسد و طلاق دختر خود را از همسرش میگیرد و به مدت
یک سال دختر خود در خانه زندانی میکند بعد یک سال یک سفر اروپا برای جناب
امیرافشاری پیش میآید. حمیرا که از حمایت مادر خود برخوردار بود دومین اثر خود
به نام پشیمانم با آهنگسازی استاد تجویدی و ترانهای از بیژن ترقی در دستگاه
همایون اجرا میکند که به علت مدلاسیون اصیل و فراموش شده آن دستگاه باعث
تحول عظیمی در موسیقی سنتی ایرانی میشود. پدر وی با آگاهی از اثر جدید دختر
خود وی را از خانه طرد و از ارث محروم میکند. بعد از آن وی مدتی را در خانه پسر
عمویش که همسر وی هما میر افشار ترانه سرای معروف بود به سر برد تا آنکه با
استاد پرویز یاحقی ازدواج میکند.
صدای ایشان قابلیت سوبرآنو از ابتدا تا اوج را دارد که از کمیابترین نوع صداها
میباشد. ایشان مدت شش یا هفت سال همسر آهنگساز به نام ایرانی پرویز یاحقی
بودند که در این دوره زناشویی آثار ماندگاری با شعرهایی از بیژن ترقی و آهنگ های
از یاحقی همچون مرانفریبی هدیه عشق بهار نو رسیده، مرا تنها نگداری، پنجرهای
به باغ گل و ... اجرا کرده است. وی بعد از انقلاب چند ماه در زندان به سر برد و با
پرداخت مالیاتی معادل سی هزار دلار آزاد و تا اواسط سال شصت خورشیدی در
ایران ماند و بعد از گذراندن مزاحمت های فراوان با همسر و دختر دو ساله اش به
نام هنگامه از مرز پاکستان از ایران خارج شد و از آنجا به اسپانیا و بعد از آن به
کاستاریکا در آمریکای مرکزی رفت وی در کاستاریکا دچار افسردگی شدید شد، به
صورتی که مدت یک سال تحت درمان روان پزشک بود.
شوهر وی در این میان همسر و دختر خود را ترک و به امریکا مهاجرت کرد. حمیرا با
کمک همسر پسر عمویش هما میر افشار به ایالت کالیفرنیا مهاجرت و کار هنری
خود را از سر گرفت و در سال هفتاد و هشت خورشیدی به تومور مغزی دچار شد
که به صورت معجزه آسایی از اتاق عمل نجات یافت.
وی همینک در شهر لوس آنجلس زندگی میکند
منبع:http://forum.gigapars.com/showthread.php?s=43f7a937a1b2929880fa44df37e16685&t=5154&page=2